دوره حساس در رشد مغز: دوره‌ای سرنوشت‌ساز برای یادگیری و شکل‌گیری

دوره بحرانی در رشد مغز: تعریف، اهمیت

دوره بحرانی یا دوره حساس در رشد مغز (انگلیسی: Critical period) ، بازه زمانی بسیار مهم و خاصی است که مغز در آن به طور ویژه‌ای پذیرای محرک‌های محیطی بوده و دستخوش تغییرات سریعی می‌شود.

این تغییرات تاثیر مادام‌العمر دارند، زیرا اتصالات و مسیرهای عصبی ضروری در این دوره شکل می‌گیرند که نقشی حیاتی در رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی ایفا می‌کنند.

این مقاله به بررسی جدول زمانی، رویدادهای تاثیرگذار و پیامدهای بعدی دوره حساس بر رشد مغز می‌پردازد. همچنین تفاوت بین دوره‌های حساس و دوره‌های شکل‌پذیری را بررسی می‌کند و توضیح می‌دهد که پس از پایان دوره حساس چه اتفاقی برای مغز می‌افتد.

چه زمانی دوره بحرانی مغز شروع و پایان می‌یابد؟

شروع دوره حساس از زمان لقاح است. مغز از همان لحظه لقاح شروع به شکل‌گیری و توسعه می‌کند. در دوران بارداری، مغز جنین در حال آماده شدن برای دنیای بیرون است. مغز در حال پیشرفت و آماده جذب حجم عظیمی از اطلاعات است.

سال‌های اولیه زندگی کودک

پس از تولد نوزاد، مغز با قدرت بیشتری کار می‌کند. سال‌های اولیه زندگی کودک، از بدو تولد تا حدود پنج سالگی، به طور کلی هسته دوره حساس در نظر گرفته می‌شود. مغز در این سال‌ها باورنکردنی جذب‌کننده است و به سرعت اطلاعات را دریافت می‌کند. همه چیز، از زبان و مهارت‌های حرکتی گرفته تا نشانه‌های اجتماعی، به طور گسترده آموخته و پردازش می‌شود.

دوره‌های حساس مجزا برای مهارت‌های مختلف

مهم است که بدانیم جنبه‌های مختلف یادگیری و رشد دارای دوره‌های حساس متفاوتی هستند. به عنوان مثال، دوره حساس برای یادگیری زبان تا اوایل نوجوانی ادامه دارد. این بدان معناست که در حالی که مغز در دوران کودکی همچنان در یادگیری زبان بسیار خوب عمل می‌کند، تا سال‌های نوجوانی نیز کارایی نسبتا بالایی در این زمینه دارد.

مغز در حال جذب سریع اطلاعات

همانطور که گفته شد، مغز در این سال‌ها باورنکردنی جذب‌کننده است و به سرعت اطلاعات را دریافت می‌کند. همه چیز، از زبان و مهارت‌های حرکتی گرفته تا نشانه‌های اجتماعی، به طور گسترده آموخته و پردازش می‌شود.

توسعه بینایی در دوره حساس

از سوی دیگر، برای برخی توانایی‌های حسی مانند بینایی، دوره حساس ممکن است زودتر به پایان برسد. این بدان معناست که مغز در سال‌های اولیه زندگی بیشتر پذیرای توسعه توانایی‌های بینایی است و پس از آن، تغییر یا بهبود قابل توجه این توانایی‌ها بسیار دشوارتر می‌شود.

فرضیه دوره بحرانی – یادگیری آسان در زمان مناسب

فرضیه دوره بحرانی رشد مغز بیان می‌کند که مغز در بازه زمانی خاصی به طور خارق‌العاده برای یادگیری چیزهای جدید، به ویژه زبان‌ها، آمادگی دارد. این بازه زمانی همان «دوره حساس» نامیده می‌شود.

کودکان زبان‌ها را سریع‌تر از بزرگسالان یاد می‌گیرند

اریک لنبرگ، عصب‌شناس، فرضیه دوره حساس را مطرح کرد. او به چگونگی یادگیری زبان توسط افراد بسیار علاقه‌مند بود. لنبرگ از طریق مشاهدات و تحقیقات خود متوجه شد که افراد جوان‌تر بسیار بهتر از افراد مسن‌تر زبان‌ها را یاد می‌گیرند. این مشاهده او را به این ایده رساند که در طول دوره‌ی خاصی، مغز از کارایی و قابلیت بالایی برای جذب زبان‌ها برخوردار است.

با افزایش سن، جذب اطلاعات جدید دشوارتر می‌شود

دوران کودکی را می‌توان به مثابه پنجره‌ای کاملاً باز در نظر گرفت که به مغز اجازه می‌دهد تا سیل عظیمی از اطلاعات را به سرعت و به طور مؤثر جذب کند.

اما این پنجره‌ی جادویی برای همیشه باز نمی‌ماند. با گذر زمان و افزایش سن، به تدریج این پنجره بسته می‌شود و توانایی مغز برای یادگیری آسان زبان‌ها کاهش می‌یابد. گویی دریچه‌ای نیمه‌باز جایگزین آن پنجره‌ی کاملاً باز می‌شود.

این بدان معنا نیست که یادگیری با افزایش سن غیرممکن می‌شود؛ بلکه صرفاً نشان می‌دهد که سهولت و کارایی که مغز با آن زبان‌ها را یاد می‌گیرد، شروع به کاهش می‌یابد.

اتفاقات درون مغز در دوره بحرانی

دوره بحرانی ، دورانی از رشد انفجاری مغز است. بیایید نگاهی به برخی از تغییراتی بیندازیم که در مغز طی دوره حساس رشد رخ می دهد.

تشکیل اتصالات بین نورون‌ها

در مراحل اولیه، نورون‌های مغز شروع به برقراری ارتباط با یکدیگر می‌کنند. این اتصالات سیناپس نامیده می شوند.

سیناپس‌ها پل‌هایی هستند که به بخش‌های مختلف مغز کمک می‌کنند تا با هم ارتباط برقرار کنند. در دوره حساس، مغز با سرعتی باورنکردنی در حال ساختن این پل‌ها است.

تقویت اتصالات مغزی با نوروپلاستیسیته

با تعامل کودک با دنیای اطراف، برخی از اتصالات تقویت شده و برخی دیگر ضعیف‌تر می‌شوند. برای مثال، اگر نوزادی به موسیقی زیادی گوش دهد، بخش‌های مغز مرتبط با صدا و موسیقی تقویت می‌شوند. این فرآیند تقویت اتصالات خاص به عنوان نوروپلاستیسیته (انعطاف‌پذیری عصبی) مغز شناخته می‌شود؛ زیرا مغز مانند پلاستیک خود را شکل می‌دهد.

ایجاد دلبستگی با مراقبین اولیه

یکی از جنبه‌های اساسی دوره حساس، شکل‌گیری دلبستگی به مراقبین است. در ماه‌ها و سال‌های اولیه، نوزادان و نوپایان با افرادی که از آنها مراقبت می‌کنند، پیوندهای قوی برقرار می‌کنند.

این دلبستگی‌ها برای رشد عاطفی حیاتی هستند. هنگامی که یک مراقب با آغوش باز و مراقبت به نیازهای نوزاد پاسخ می‌دهد، نوزاد یاد می‌گیرد که دلبستگی‌های ایمن برقرار کند. این امر، پایه و اساس روابط سالم در زندگی آینده را بنا می‌گذارد.

عواقب کمبود توجه در دوران کودکی

اما چه اتفاقی می‌افتد اگر در دوره حساس به کودک توجه و مراقبت لازم داده نشود؟ این نگرانی قابل توجهی است. بدون توجه و تحریک مناسب، مغز به طور مؤثر رشد نمی‌کند. ممکن است پل‌ها یا اتصالاتی که باید ساخته شوند به درستی شکل نگیرند. این می‌تواند منجر به مشکلات مختلفی از جمله دشواری در برقراری روابط، مشکلات عاطفی و مشکلات یادگیری شود.

هنگامی که در دوره حساس به کودک توجه، تحریک و مراقبت مناسب داده شود، مغز او شکوفا می‌شود. اتصالات به سرعت و به طور قوی شکل می‌گیرند. این امر زمینه‌ای را برای یادگیری بهتر، تنظیم هیجانات و برقراری روابط در طول زندگی فراهم می‌کند.

رویدادهای تاثیرگذار بر مغز در دوره حساس

زمانی که کودکی در معرض محیطی غنی و تحریک کننده قرار می گیرد که در آن می تواند بازی کند، کاوش کند و یاد بگیرد، تأثیر بسزایی بر مغز او می گذارد. درگیر شدن در یادگیری تعاملی، برای او کتاب خواندن و داشتن روابط حمایتی با مراقبین می تواند به طور قابل توجهی به رشد خوب مغز او کمک کند.

رویدادهایی مانند سوءرفتار، بی‌توجهی، ضربه به سر یا استرس شدید – که به طور کلی به عنوان تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACEs) شناخته می‌شوند – می‌توانند برای رشد مغز مضر باشند. این رویدادهای ناگوار می توانند مانع از شکل گیری اتصالات عصبی شده و منجر به مشکلات رفتاری، عاطفی و شناختی در مراحل بعدی زندگی شوند.

دکتر هارولد هونگ، روانپزشک دارای مجوز معتبر می گوید: “متاسفانه، اختلالات در رشد طبیعی مغز به دلیل تأثیرات محیطی مانند فقر، بی‌توجهی یا قرار گرفتن در معرض سموم می تواند آسیب دائمی وارد کند. به همین دلیل است که دریافت تغذیه کافی، تحریک و مراقبت والدین برای کودکان در این سال های اولیه زندگی بسیار مهم است؛ بدون این موارد، آنها ممکن است دچار تأخیر در رشد و سایر مشکلاتی شوند که به طور بالقوه با توجه مناسب قابل اجتناب هستند.”

هارولد هونگ

چگونه رویدادهای ناگوار بر مغز تأثیر می گذارند؟

هنگامی که کودکی مورد بی‌توجهی یا سوءرفتار قرار می گیرد، استرس می تواند بر نحوه رشد مغز او تأثیر بگذارد. بخش هایی از مغز که درگیر احساسات و مدیریت استرس هستند ممکن است به درستی رشد نکنند. این می تواند باعث شود که فرد در مراحل بعدی زندگی در مدیریت احساسات خود دچار مشکل شود.

هیپوکامپ که درگیر یادگیری و حافظه است و آمیگدال که نقش مهمی در پردازش احساسات دارد، به ویژه در برابر این مشکلات آسیب پذیر هستند.

به طور مشابه، اگر کودکی به اندازه کافی غذا برای خوردن یا مکان امنی برای زندگی نداشته باشد، استرس مزمن ناشی از این شرایط می تواند بر رشد مغز تأثیر بگذارد. مغز ممکن است به جای سایر زمینه های مهم رشد مانند یادگیری و برقراری روابط، بر بقا تمرکز کند.

حتی حوادثی که باعث ضربه به سر می شوند نیز می توانند در دوره حساس بر مغز تأثیر بگذارند. اگر کودکی دچار ضربه به سر شود، بسته به شدت و محل آسیب، می تواند بر رشد مغز تأثیر بگذارد.

زمان دوره بحرانی یا دوره حساس در رشد مغز انسان
دوره بحرانی رشد مغز( دوره حساس)

تفاوت دوره حساس و دوره شکل‌پذیری مغز

تفاوت بین دوره‌های حساس و دوره‌های شکل‌پذیری مغز را درک کردن بسیار مهم است.

دوره‌های حساس بازه‌های زمانی خاصی در طول رشد هستند که در آن‌ها مغز به طور ویژه‌ای پذیرای انواع خاصی از یادگیری و تجربیات است. پس از پایان این دوره، کسب آن مهارت‌ها یا ویژگی‌ها به طور قابل توجهی دشوارتر می‌شود.

دوره‌های شکل‌پذیری مراحلی هستند که در آن‌ها مغز نسبت به تجربیات خاصی واکنش‌پذیرتر است. یادگیری یا تحت تاثیر قرار گرفتن توسط تجربیات خاص در دوره‌های شکل‌پذیری آسان‌تر است، اما برخلاف دوره‌های حساس، از دست دادن این بازه زمانی باعث می‌شود یادگیری آن مهارت‌ها یا ویژگی‌ها در آینده غیرممکن نشود.

به عنوان مثال، در حالی که یک دوره حساس برای دستیابی به تلفظ و گرامر شبیه به افراد بومی وجود دارد، دوره شکل‌پذیری برای یادگیری زبان نیز وجود دارد. کودکان در سنین پایین توانایی بیشتری برای یادگیری زبان‌های جدید دارند، اما حتی اگر کسی این دوره را از دست بدهد، همچنان می‌تواند در مراحل بعدی زندگی زبان بیاموزد.

یک راه برای تجسم تفاوت این است که دوره‌های حساس را به عنوان یک پنجره زمانی به خوبی تعریف شده با ابتدایی و انتهایی روشن در نظر بگیرید که در طی آن توسعه خاصی باید رخ دهد. در مقابل، دوره‌های شکل‌پذیری بیشتر شبیه یک شیب ملایم هستند، جایی که یادگیری در ابتدای مسیر مطلوب است، اما این توانایی به طور کامل در طول زمان از بین نمی‌رود.

اتفاقات درون مغز پس از دوره حساس

درک این نکته ضروری است که پایان دوره حساس به معنای پایان یادگیری یا رشد مغز نیست. در عوض، این نشان دهنده تغییر در نحوه یادگیری و سازگاری مغز است.

در دوره حساس، مغز بسیار انعطاف‌پذیر است، به این معنی که می‌تواند به سرعت تغییر کند و اتصالات جدیدی ایجاد کند. با پایان این دوره، مغز به طور کامل این انعطاف‌پذیری را از دست نمی‌دهد، اما سرعتی که می‌تواند اتصالات جدید ایجاد کند کاهش می‌یابد.

به گفته‌ی دکتر هونگ، اگرچه برخی از این اتصالات همچنان می‌توانند تحت تأثیر تجربیات بعدی زندگی، مانند یادگیری زبان جدید یا تمرین یک مهارت، تغییر کنند، ایجاد تغییرات قابل توجه پس از پایان دوره حساس بسیار دشوارتر است. این موضوع اهمیت ارائه مراقبت و پرورش مناسب توسط والدین را در آن سال‌های اولیه برجسته می‌کند.

تخصص‌یابی مغز با انعطاف‌پذیری در بزرگسالان

با پایان یافتن این دوره، مغز همچنین در مهارت‌ها و اطلاعاتی که به دست آورده است، تخصصی‌تر می‌شود. در طول دوره حساس رشد، مغز اتصالات زیادی را شکل می‌دهد و با پایان یافتن این دوره، مغز شروع به استفاده کارآمدتر از این اتصالات برای انجام وظایف تخصصی می‌کند.

اگرچه دوره حساس به پایان می‌رسد، مغز همچنان از درجه‌ای انعطاف‌پذیری برخوردار است و در طول زندگی به یادگیری ادامه می‌دهد. این پدیده «انعطاف‌پذیری در بزرگسالان» نامیده می‌شود.

«انعطاف‌پذیری در بزرگسالان» به اندازه دوره حساس قوی نیست، اما به ما امکان تطبیق و یادگیری مداوم را می‌دهد که برای رویارویی با نیازهای دائماً در حال تغییر زندگی ضروری است.

دیدگاه سنتی این است که دوره‌های حساس به طور نسبتاً زیادی بسته می‌شوند. با این حال، تحقیقات شروع به چالش کشیدن این دیدگاه سفت و سخت کرده‌اند. دقیق‌تر این است که بگوییم درهای دوره‌های حساس رشد مغز بسته می‌شوند اما لزوماً قفل نمی‌شوند.

در حالی که انعطاف‌پذیری مغز پس از این دوره‌ها کاهش می‌یابد، یادگیری و سازگاری همچنان می‌تواند اتفاق بیفتد، هرچند با تلاش بیشتر و در مدت زمان طولانی‌تر. دکتر رایان سلطان، عصب‌شناس، روانپزشک کودک و استاد روانپزشکی در دانشگاه کلمبیا می‌گوید: این پدیده «فرا-انعطاف‌پذیری» – توانایی مغز برای تغییر سطح انعطاف‌پذیری خود – همچنان یک حوزه هیجان‌انگیز از تحقیقات در حال انجام است.

نتیجه‌گیری: اهمیت دوره حساس برای رشد مغز

دوره حساس، بازه زمانی بسیار مهمی در ابتدای زندگی است که مغز در آن به طور ویژه‌ای پذیرای یادگیری و شکل‌گیری مهارت‌های مختلف است. در این دوره، مغز با سرعت بسیار بالایی در حال ساختن اتصالات عصبی جدید است و تجربیات و محیط اطراف تأثیر بسزایی بر نحوه‌ی شکل‌گیری این اتصالات دارد.

درک اهمیت دوره حساس برای والدین، مربیان و سیاست‌گذاران ضروری است. با درک این دوره می‌توان محیط‌های پرورش‌یافته‌ای ایجاد کرد که از رشد سالم مغز حمایت می‌کند. همچنین ارائه حمایت و مداخلات زودهنگام برای کودکانی که در معرض تجربیات نامطلوب قرار گرفته‌اند، برای اطمینان از شکوفایی استعدادهای بالقوه‌ی آن‌ها و جلوگیری از تأثیر منفی شرایط اولیه زندگی بر آینده‌شان، حیاتی است.

منبع:

https://www.verywellmind.com/critical-period-in-brain-development-definition-importance-7556041

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا