موثرترین عوامل برای آموزش و تربیت کودک و فرزندان

اوضاع آموزش و تربیت فرزندانتان از کنترل شما خارج شده است. آنها توجهی به حرف شما ندارند؟ با آنها مدام بحث و مشاجره میکنید؟ با خود فکر میکنید من نمی توانم اجازه دهم که آنها از این موضوعات فرار کنند! چگونه به آنها بگویم رفتارشان اشتباه است؟ نکات این مقاله به شما کمک می‌کند تا به کودکان خود به شیوه‌ای محترمانه و سازنده، آموزش های زندگی را بیاموزید.

صدای جیغ و داد فرزندتان گوش شما را سوراخ کرده است. سرتان سوت میکشد. بدن شما غرق در هراس است و تمرکز خود را از دست داده اید، شما عملاً هر کاری برای تغییر این روند انجام می دهید.

در چنین شرایطی غریزه والدین را تشویق می کند که فوراً مداخله کنند، “پس اجازه نخواهید داد آنها به حال خود رها شوند و از مسائل آموزشی و تربیتی فرار کنند و به خواسته و شلوغ کاری خود ادامه دهند”.

اما باید بدانید تحقیقات اخیر مغز نشان می دهد که بچه ها وقتی در اوج بحران وتنش با والدین خود هستند نمی توانند یاد بگیرند.

این بدان معناست که وقتی کودک شما عصبانی ، مضطرب ، پرخاشگر است و یا گریه می‌کند، سخنرانی، سرزنش کردن یا تهدید کردن فایده‌ای ندارد .

در آن لحظات پرتنش، وظیفه ما این است که آرام بمانیم . تا بتوانیم از فرزندمان حمایت کنیم تا او هم آرام شود و به حالت ذهنی آرام باز گردد.

در نهایت چه چیزی اتفاق خواهد افتاد

متأسفانه، هنگامی که کودکان به یک حالت آرام می رسند، برخی از بچه ها فرار می کنند و بازی می کنند، غافل از بحرانی که ۵ دقیقه قبل اتفاق افتاده است. برخی دیگر از بچه ها با خجالت از رفتار خود یا ترس از عواقب آن، بقیه روز را از شما دوری می کنند.

می خواهید آموزش دهید دفعه بعد که کودکتان روش بهتری برای مدیریت موقعیت یاد بگیرد. شما می خواهید او تکالیف خود را بدون تنش انجام دهد. توقع دارید این کار را بدون فریاد زدن یا تنبیه انجام دهد. پس در ادامه با ما همراه باشید.

چه زمانی به فرزندتان آموزش بدهید

ابتدا از موارد زیر اجتناب کنید، «تربیت و آموزش فرزند» به این معنا نیست:

  • چگونه می توانم فرزندانم را متقاعد کنم که کارها را به روش من انجام دهند؟
  • چگونه فرزندانم را متقاعد کنم که حق با من است؟
  • چگونه می توانم آنها را مجبور به عذرخواهی کنم؟
  • چگونه می توانم آنها را مجبور کنم که اعتراف کنند که اشتباه کرده اند؟

در عوض، هدف این است که در یک مکالمه متناسب با سن با فرزندمان شرکت کنیم. برقراری ارتباط با آنها، حفظ آرامش، الگوبرداری از مهارت‌های خوب حل مسئله و ایجاد برنامه‌ای برای برآورده کردن نیازها یا آموزش مهارت‌هایی که ممکن است کمبود داشته باشند.

در چه موقعیت و زمانی با آنها صحبت کنیم

بلافاصله در مورد آن صحبت کنید. اگر این یک شکاف کوچک یا یک اختلاف نظر ساده است، ممکن است بتوانید چند دقیقه پس از وقوع آن در مورد آن گفتمان کنید.

بعد از آن روز در مورد آن صحبت کنید. اجازه دهید گرد و غبار بنشیند و بعداً زمانی که بچه ها مدتی از رویداد محرک فاصله داشتند به آن بازگردید.

چند روز بعد در مورد آن صحبت کنید. این گزینه خوبی برای موضوعات داغ یا بحث در مورد الگوها یا چالش های مکرر است.

به طور تصادفی در مورد آن صحبت کنید. برخی چیزها زمانی بهتر درونی می‌شوند که در طول مکالمه‌های دیگر تجلی پیدا کنند، نه اینکه همه آموزش‌ها در یک رویداد یکباره جمع شوند. از برنامه‌های تلویزیونی، کتاب‌ها یا چیزی در زندگی روزمره به‌عنوان موقعیتی برای بحث‌های مداوم استفاده کنید.

چگونه به فرزند خود آموزش دهیم

یکی از مهمترین کارها اجتناب از یادآوری است:

  • وقت آن نیست که یک سخنرانی طولانی داشته باشید.
  • وقت آن نیست که ۲۰ (یا بیشتر) بار متوالی نکته خود را تکرار کنید.
  • وقت آن نرسیده که تکرار کنید چرا حق با شماست و چرا آنها اشتباه می کنند.
  • وقت آن نیست که همه تشویق ها و امتیازات را از بین ببریم یا تنبیه را تحمیل کنیم.

برای داشتن یک مکالمه موفق، این نکات را امتحان کنید:

هر رویدادی به «بحث» نیاز ندارد

برخی از سناریوها به یک یادآوری ساده یا یک بررسی سریع نیاز دارند. برای کارهای مثبت کوچک او را تشویق کنید. برای مثال وقتی او لباس خود را در کمد آویزان می کنند، او را با یک تشکر کوتاه تشویق کنید. “آفرین که لباست رو گذاشتی سر جاش”

بر روی گوش دادن تمرکز کنید

وقتی در حالت تدافعی دارید، ممکن است به اشتباه به کارهای بد فرزندتان اشاره کنید و آنها را سرزنش کنید. بجای این روش، برای شنیدن صحبت آنها از داستان و توضیح آنها برای کنکاش در احساسات و افکاری که منجر به رفتار شده است، تمرکز کنید تا علت را دریابید.

خیلی سریع به سراغ راه حل نروید

به یاد داشته باشید، یک مکالمه موثر به معنای مجبور کردن فرزندتان به کارها به روش شما نیست، بلکه در مورد همکاری با یکدیگر و ایجاد یک برنامه بهتر برای آینده است.

از همدلی استفاده کنید

همانطور که اتفاقات رخ داده را حل می کنید، فکر خود را متمرکز کنید تا بتوانید آن را از دید فرزندتان ببینید و مشکل احتمالی را حدس بزنید .

از عبارت “من” استفاده کنید

به جای متهم کردن یا سرزنش، روی احساسات خود متمرکز بمانید (“احساس کردم…”). (“وقتی گفتی از ناهارت خوشت نمیاد کمی ناراحت شدم، چون برای درست کردنش زحمت کشیده بودم. من آماده شنیدن در مورد غذاهایی هستم که تو برای ناهار دوست داری یا خوشت نمیاد هستم.”)

با یکدیگر همفکری کنید

بسیاری از ما وقتی با بچه هایمان برای «صحبت» و حل مسائل می نشینیم، راه حلی از قبل آماده کرده ایم. فرزند شما نیز ممکن است ایده های بسیار خوبی داشته باشد! به آنها فضایی برای اظهار نظر، ارائه راه حل مشکل بدهید.

فرزندتان را بشناسید:

البته این را بدانید هر کودکی متفاوت است. برخی از کودکان پس از یک تنش به زمان بیشتری برای آرام شدن نیاز دارند. ممکن است برخی از کودکان به دلیل شرم یا خجالت از بحث و گفتگو اجتناب می کنند . برخی از بچه ها به سادگی بدون فکر کردن به رفتار خود، سر به راه می شوند.

یادگیری اینکه چه چیزی برای فرزندتان مفید است به شما کمک می کند مکالمات شما راحت تر پیش برود:

  • آیا فرزند شما با صحبت و گفتگو با همدیگر بهتر عمل می کند؟
  • آیا کودک شما در حین مکالمه با لمس فیزیکی بهتر عمل می کند؟ مثل در آغوش گرفتن، مالیدن پشتشان یا گرفتن دستشان؟
  • آیا فرزند شما با دستورالعمل های کتبی در مقایسه با شفاهی بهتر عمل می کند؟ آیا کشیدن یک تصویر یا یک کمیک استریپ یا نوشتن افکار خود در یک نامه، برقراری ارتباط برای فرزندتان را آسان تر می کند؟
  • فرزند شما ۳ یا ۱۳ سال دارد؟ استفاده از یک مکالمه برای هر دو سن وسوسه انگیز است، اما تنظیم کلمات و توضیحات شما با سن رشد آنها ضروری است.

فروپاشی و اختلاف نظر بخشی از زندگی است. به جای اینکه چشمانتان را ببندید و امیدوار باشید که اوضاع به طور جادویی بهتر شود، یک نفس عمیق بکشید. و خودتان دست به کار شوید.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا